یورو؛ دومین ارز پر قدرت دنیا
اینکه در اروپا مردم از واحد پولی در مبادلات خود استفاده میکنند که یورو نام دارد، شبیه به آن است که در آفریقا نیز مردم از واحد پولی به نام مثلا آفریکو استفاده کنند! البته این ارز اروپایی در تمام نقاط اروپا از ارزشی برابر برخودار است و به راحتی توانست طی مدت زمان کوتاهی به جایگزینی قدرتمند در مبادلات پولی اروپا و جهان تبدیل کند.
یورو را میتوان دومین ارز قدرتمند و پرکاربرد جهان در مبادلات تجاری و ذخایر ارزی کشورها دانست.
پیش زمینه شکل گیری یورو
از اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی رهبران اروپایی به دنبال تاسیس اتحادیهای اقتصادی و پولی با هدف هماهنگی سیاستهای اقتصادی و مالی برای اروپا، یک سیاست پولی مشترک و ایجاد یک واحد پولی مشترک بودند. ایجاد یک واحد پولی مشترک به عنوان یکی از اصلی ترین اهداف، میتوانست مزایای بسیاری را با خود به همراه آورد؛ از جمله این مزایا تسهیل تجارت بینالمللی برای شرکتها، پایدارتر شدن اقتصاد و ارائه فرصتها و انتخابهای گستردهتر به مصرف کنندگان بود. با این وجود، موانع سیاسی و اقتصادی بزرگی چون عدم تعهد سیاسی و اولویتهای اقتصادی کشورها در کنار آشفتگی بازارهای بینالمللی سدی بر سر راه اجرای این ایده هستند.
تمامی این موارد نقش محوری را در عدم پیشرفت به سوی ایجاد یک اتحادیه اقتصادی و پولی مشترک ایفا کردند. ثبات ارزی بینالمللی که در دوران بحرانی پسا جنگ جهانی حکمفرما بود چندان دوام نیاورد و آشفتگی پس از مدتی به جان بازارهای ارزی بینالمللی افتاد.
در پی بروز این آشفتگی، سیاست قیمتهای مشترک کالاهای کشاورزی، که در آن زمان اصلیترین رکن جامعه اقتصادی اروپا بود دچار چالشهای جدی شد. تلاشهای بعدی برای دستیابی به یک نرخ ثابت ارزی نیز با بروز بحرانهای نفتی و شوکهای اقتصادی دیگر نیز شکست خوردند تا اینکه در سال ۱۹۷۹ نظام پولی اروپا (EMS) راهاندازی شد.
این رویکرد جدید نشانگر سطح بیسابقهای از هماهنگی در سیاستهای پولی میان کشورهای اروپایی بود که توانست بیش از یک دهه به شکل موفق عمل کند. ژاک دلور، وزیر اقتصاد معروف فرانسه (۱۹۸۵-۱۹۹۵) که رئیس شورای اروپایی بود در گزارش سال ۱۹۸۹ خود واحد پولی مشترک اروپا را هدف پولی مشترکی توصیف نمود که اقتصاد را از بند جنبش های سرمایه داری و ضد سرمایه داری رها خواهد کرد.
شکل گیری یورو
تلاش بانکهای مرکزی کشورهای اروپایی و ژاک دلور در سال ۱۹۹۲ میلادی به موفقیت رسید. در سال ۱۹۹۲ میلادی پیمان ماستریخت اتحادیه اروپا را با امضای کشورهای اروپایی تشکیل داد و عملا اجرای طرح یکای مشترک پولی کلید خورد. آماده سازی زیر ساخت ها و تنظیم سیاستهای پولی برای اجرای عملی این ارز جدید تقریبا یک دهه به طول انجامید. نام این ارز جدید را در سال ۱۹۹۵ میلادی، «یورو» نهادند.
پس از آن در روز پایانی سال ۱۹۹۸ میلادی و در ۳۱ دسامبر، ۱۱ کشور اروپایی نرخ برابری ارز خود را نسبت به یکدیگر و نسبت به واحد پولی جدید یورو قفل کردند. از نیمه شب و با آغاز سال نو ۱۹۹۹ میلادی این ارز جدید کار خود را آغاز کرد. آغاز به کار این واحد پولی در ۳ سال نخست فعالیت خود نامرئی بود. بدین معنا که تنها در حسابداری، چکهای مسافرتی، معاملات پولی غیر فیزیکی و پرداختهای الکترونیکی از آن استفاده میشد.
در این مدت زمان واحدهای پولی کشورهای مختلف اروپای طی سیاست هماهنگ اتحادیه نوپای اروپا، کماکان واحد پولی مورد مبادله در معاملات پرداخت نقدی بودند. یونان به عنوان دوازدهمین کشور در همین دوره ۳ ساله به معاهده پولی یورو پیوست. در همین زمان اروپایی ها ۷.۴ میلیارد اسکناس را چاپ و ۳۸.۲ میلیارد سکه را ضرب کردند؛ این اتفاق برای حصول اطمینان از وجود یورو کافی در تاریخ ۱ ژانویه ۲۰۰۲ رخ داد. بانک های اروپایی در راستای آشنایی مردم با پول جدید، در دسامبر سال ۲۰۰۱ میلادی «بسته های آغازین»، شامل اندکی اسکناس یورو را منتشر کردند.
سرانجام در تاریخ ۱ ژانویه سال ۲۰۰۲، به صورت رسمی یورو به معادلات پولی جهان افزوده شد و در ۱۲ کشور عضو اتحادیه اروپا، بزرگ ترین تغییر واحد پول نقدی در طول تاریخ رخ داد. نخستین معاملهای که با این واحد پولی جدید انجام شد، در بندر رونیون فرانسه صورت گرفت و مقداری میوه «سُرخالو» با آن خریداری شد.
کشورهای مشارکت کننده در ارز جدید تا ۲ ماه بعد به صورت همزمان از واحد پولی قدیمی کشور خود و واحد پولی جدید و مشترک استفاده کنند تا به مردم فرصت دهند تا خود را با واحد پولی جدید تطبیق دهند.
یورو در کدام کشورها مورد استفاده قرار میگیرد؟
واحد پولی مشترک یورو توسط بانک مرکزی اروپا، واقع در فرانکفورت آلمان و بانکهای مرکزی کشورهای عضو مدیریت میشود. بانک مرکزی اروپا تعیینکننده و مسئول تبیین سیاستهای پولی و مالی منطقه یورو است و تمام کشورهای این منطقه موظف به تبعیت از سیاستهای ابلاغی حوزه پولی و اقتصادی بانک مرکزی اروپا هستند. یورو به عنوان ارز اصلی در مبادلات تجاری بیش از ۳۴۰ میلیون نفر به صورت روزانه مورد استفاده قرار میگیرد، این ارز در میان ۱۹ عضو از ۲۷ عضو اتحادیه اروپا به عنوان واحد پولی قانونی و رسمی محسوب میشود.
۱۲ کشور نخستین حوزه پولی یورو که در آنها یورو از آغاز این پیمان مالی مشترک در سال ۲۰۰۲ به عنوان واحد پولی اصلی مورد استفاده قرار میگیرد؛ عبارتند از: اتریش، بلژیک، فنلاند، فرانسه، آلمان، یونان، جمهوری ایرلند، ایتالیا، لوکزامبورگ، هلند، پرتغال و اسپانیا.
طی سال های بعدی ۷ کشور استونی، اسلواکی، اسلوونی، لتونی، لیتوانی، قبرس و مالت نیز به اتحادیه اروپا پیوستند و یورو را به عنوان پول ملی خود انتخاب کردند. دانمارک نیز به عنوان تنها عضو اتحادیه اروپا با حفظ پول ملی خود، یورو را به عنوان واحد پولی ثانویه خود به رسمیت شناخته است.
بریتانیا تا پیش از برگزیت و خروج از اتجادیه اروپا نیز سیاستی مشابه با دانمارک را در برابر یورو اتخاذ کرده بود. ۷ کشور عضو اتحادیه اروپا نیز از جمله سوئد، بلغارستان، کرواسی، جمهوری چک، لهستان، مجارستان، رومانی و لهستان کماکان از واحد پولی ملی خود در مبادلات تجاری استفاده میکنند و به پیمان پولی و مالی یورو نپیوستهاند.
مونته نگرو، سنمارینو، واتیکان و پادشاهی موناکو به رغم آنکه عضو اتحادیه اروپا نیستند یورو در آنها واحد پولی اصلی محسوب میشود. در کشور زیمباوه نیز که به دلیل بروز پدیده ابرتورم عملا کنترل اقتصاد کشور از دست دولت خارج شده است و هیچ پول ملی معتبری در گردش نیست، مردم ترجیح میدهند در مبادلات پولی خود از یورو استفاده کنند.
اسکناس یورو
مسئولیت چاپ اسکناس های یورو به عهده بانک مرکزی اروپا (ECB) واقع در فرانکفورت آلمان است. اسکناسهای یورو در تمام اروپا متحدالشکل و بی تفاوت چاپ میشوند. واحد پولی یورو شامل ۷ اسکناس متفاوت ۵ یورویی، ۱۰ یورویی، ۲۰ یورویی، ۵۰ یورویی، ۱۰۰ یورویی، ۲۰۰ یورویی و ۵۰۰ یورویی است. در ماه آوریل سال ۲۰۱۹ میلادی بانک مرکزی اروپا تصمیم گرفت تا چاپ و توزیع اسکناسهای ۵۰۰ یورویی جدید را کاملا متوقف کند؛ البته کماکان اسکناسهای ۵۰۰ یورویی قبلی، به عنوان درشتترین اسکناس دارای اعتبار کامل خود هستند و در مبادلات مورد استفاده شهروندان قرار میگیرند.
سری جدید اسکناسهای یورو به نام سری «اروپا» شناخته میشوند و در آن از نشانههای اسطورهای یونانی و سبکهای معماری دوران مختلف تاریخ اروپا استفاده شده است. جنس اسکناسهای یورو از فیبر کتان است و تصاویر روی اسکناسها به ترتیب ۵ یورویی تا ۵۰۰ یورویی مربوط به معماری دوران کلاسیک، رومانتیک، گاتیک، رنسانس، باروک و رکوکو، معماری آهن و شیشه و معماری مدرن قرن بیستمی میباشد.
علاوه بر تصاویر معماری، نقشه اروپا، امضای ماریو دراگی (رئیس بانک مرکزی اروپا بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹)، نوشتار عبارت یورو به سه رسم الخط سیریلیک، لاتین و یونانی و نام بانک مرکزی اروپا به ۱۰ زبان مختلف اروپایی را میتوان بر روی اسکناسها مشاهده کرد.
در این اسکناسها از چندین روش امنیتی مدرن مانند استفاده از هولوگرام فویلی، نوار امنیتی ظاهر شونده، واترمارک و چندین راهکار دیگر برای تشخیص جعلی بودن یا اصیل بودن اسکناس استفاده میشود.
سکههای یورو
هشت نوع سکه برای واحد پولی یورو موجود است که شامل ۶ سکه خرد ۱، ۲، ۵، ۱۰، ۲۰ و ۵۰ سنتی میشود (هر ۱۰۰ سنت معادل ۱ یورو میباشد) و سکههای درشت یورو هم ۱ و ۲ یورویی هستند. بر خلاف اسکناسهای یورو که مسئولیت چاپ آن کاملا بر عهده بانک مرکزی اروپا است؛ سکههای یورو را بانکهای مرکزی کشورهای عضو ضرب و توزیع میکنند.
البته تفاوت در میان سکه و اسکناسهای یورو تنها به این جا ختم نمیشود؛ در اسکناسهای یورو هیچ گونه تفاوتی وجود ندارد و در هر جای قاره یک اسکناس ۵۰ یورویی تفاوتی با جای دیگر ندارد اما ماجرا درباره سکههای یورو کاملا متفاوت است.
در سکههای یورو یک سمت آنها مشترک است و یک سمت نیز کاملا متفاوت است و هر کشور میتواند طرح خاص خود را بر روی آن پیاده کند. به همین دلیل ضرب این سکهها توسط بانک مرکزی کشورها صورت میپذیرد؛ البته باید توجه داشت که در همین حالت نیز ضرب سکهها به صورت کامل تحت نظارت بانک مرکزی اروپا صورت میپذیرد.
طرح حک شده در سمت مشترک سکههای ۱، ۲ و ۵ سنتی نشانگر اروپا در میان نقشه جهان است که این طرح در سکههای ۱۰، ۲۰ و ۵۰ سنتی تبدیل به نقشه کشورهای اروپایی با مرزهای جدا از هم و تک به تک شده است؛ این طرح در سکههای ۱ و ۲ یورویی به نقشه اروپای متحد بدون مرز بدل شده است.
در کنار اشکال مختلف نقشه اروپا در روی مشترک سکهها، ۱۲ ستاره اتحادیه اروپا هم در تمامی این سکه ها بخش ثابت و مشترک محسوب میشود. طراح روی مشترک سکههای یورو، لوک لوکیس از ضرابخانه سلطنتی بلژیک است.
نرخ برابری یورو و سایر ارزها
یورو در میان ارزهای پر کاربرد و مهم جهان یکی از با ارزش ترین واحدهای پولی محسوب میشود که حجم بزرگی از مبادلات تجاری و مالی از طریق آن صورت میپذیرد. به طوور مثال در حال حاضر (۲۷ آگوست) هر یک یورو برابر یک دلار و ۱۸ سنت میباشد؛ به عبارت دیگر هر یک دلار برابر با ۸۴ سنت یورو است.
نرخ برابری هر یک واحد یورو در میان ارزهای معتبر جهان تنها در برابر پوند استرلینگ بریتانیا عددی پایین تر از یک را نشان میدهد. هر یک یورو برابر ۸۹ پنی بریتانیا است؛ به بیانی دیگر هر یک پوند استرلینگ بریتانیا برابر با یک یورو و ۱۱ سنت میباشد.
در واقع دینار بحرین، پوند استرلینگ بریتانیا، پوند جبل الطارق، دینار اردن، دلار جزایر کیمن، دینار کویت، ریال عمان تنها واحدهای پولی جهان هستند که ارزشی فراتر از یورو را دارا هستند که البته جز پوند استرلینگ بریتانیا هیچکدام از این ارزها در مقام رقابت با یورو در مبادلات پولی محسوب نمیشوند.
تاریخچه رقابت دلار و یورو
ارزش یورو از ماه دسامبر سال ۲۰۰۲ میلادی از دلار پیشی گرفت و طی ۱۸ سال گذشته همواره یک یورو ارزشی مبادلهای بیش از یک دلار داشته است. در ابتدای آغاز به کار یورو، نرخ برابری این ارز با دلار آمریکا ۱ دلار و ۱۸ سنت در نظر گرفته شده بود که البته در آن زمان یورو به عنوان پول فیزیکی وجود نداشت و تنها در برخی چک پولها و معاملات غیرفیزیکی پولی کاربرد داشت و بیشتر برای همسان سازی واحدهای پولی اروپایی مورد استفاده قرار میگرفت.
رقم در سال ۲۰۰۰ میلادی به زیر ۱ دلار کاهش یافت و نهایتا در سال ۲۰۰۲ همزمان با شروع استفاده رسمی از این ارز؛ هر یورو برابر بود با ۹۰ سنت دلار آمریکا که این برتری نسبی ارزش برابری دلار آمریکا تا روز ۴ دسامبر همان سال ادامه یافت و نهایتا در این روز نرخ دلار آمریکا و یورو با یکدیگر برابر شدند.
هر یک دلار آمریکا ارزشی برابر با یک یورو به دست آورده بود و از آن روز تاکنون که بیش از ۱۷ سال گذشته است هرگز ارزش دلار آمریکا نتوانست با یورو برابری کند یا از آن بیشتر شود. یورو در روز ۲۸ آوریل ۲۰۰۸ و در میانه بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ به اوج ارزش خود نسبت به دلار رسید و هر یک یورو با رکورد یک دلار و ۶۰ سنت برابری میکرد.
رابطه میان دلار و یورو
یورو نرخ تبدیل ارزی انعطاف پذیری دارد که به ۳ عامل بستگی دارد: ۱- نرخ بهره بانک مرکزی اروپا ۲- میزان بدهی هر یک از کشورهای اروپایی که عضو اتحادیه اروپا هستند ۳- قدرت اقتصاد اروپا. این عوامل اصلی ترین تعیین کنندگان ارزش یورو هستند به طور مثال وقتی رشد اقتصادی اروپا قدرتمند است یا نرخ بهره در اروپا افزایش پیدا میکند قدرت یورو در برابر دلار تقویت میشود.
به طور مثال در فاصله سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸ که بدهی ایالات متحده آمریکا ۶۰.۵ درصد افزایش پیدا کرد همزمان ارزش یورو نیز ۶۳ درصد افزایش یافت. در سال ۲۰۰۸ و ابتدای بحران مالی زمانی که سرمایه گذاران اطمینان پیدا کردند که بحران وامهای رهنی مسکن بانکی محدود به ایالات متحده است ارزش یورو به دلار به سوی بالاترین سقفهای قیمتی حرکت کرد؛ اما پس از آنکه مشخص شد رکود اقتصادی ناشی از بحران تمام جهان را شامل میشود ارزش یورو به سرعت سقوط کرد.
در سال ۲۰۰۹ نیز بانک مرکزی اروپا به سرعت نرخ بهره را ۱.۵ درصد افزایش داد که تصمیمی شتابزده بود و ارزش یورو در برابر دلار را کاهش داد، اما از سوی دیگر با تجدید ارزیابی خود در اینباره و ترس سرمایه گذاران از بدهی ۱۳ تریلیون دلاری آمریکا ترس از سرمایه گذاری دلاری و اوراق قرضه بر پایه دلار را افزایش داد و بار دیگر به تقویت یورو در برابر دلار آمریکا منجر شد.
بحران بدهی در آمریکا و افزایش نرخ بهره بانکی در اروپا تا میانههای سال ۲۰۱۱ ادامه پیدا کرد که به تقویت یورو و تضعیف دلار منجر شده بود. اما در اکتبر سال ۲۰۱۱ با حل شدن نسبی بحران بدهی ایالات متحده و شعله ور شدن آتش بحران اقتصادی و بدهیهای یونان سرمایه گذارای بر روی یورو پر ریسک شد. تردیدهای ایجاد شده درباره آینده یورو و قدرت مالی اتحادیه اروپا ارزش یورو را به سرعت کاهش داد و در مقابل دلار آمریکا تقویت شد.
بحران بدهی یونان، تردیدها درباره حوزه پولی یورو و سیاستهای بانک مرکزی اروپا تا اواخر سال ۲۰۱۲ به تضعیف یورو در برابر دلار منجر شد. در سال های بعد با پایین آمدن نرخ بهره در اروپا فشار بر این واحد پولی افزایش یافت و ارزش آن در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ به شکل چشمگیری در برابر دلار تضعیف شد.
پس از سرکار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا نیز هر بار که تصمیمات ترامپ باعث تضعیف ارزش دلار در برابر یورو میشد؛ مثلا نگرانیهای مرتبط با برنامه مالیاتی دونالد ترامپ که میتوانست منجر به افزایش بدهیهای دولت آمریکا شود ارزش دلار در برابر یورو را تضعیف میکرد اما از سوی دیگر پیروزی پوپولیستها در ایتالیا یورو را در برابر دلار تضعیف کرد.
در سال ۲۰۱۹ اما جنگ تجاری که ترامپ با رقبای اروپایی به راه انداخت و بحران برگزیت یورو را به شدت در برابر دلار تضعیف کرد و این روند با شیوع همهگیری کرونا و تضعیف بخش واقعی اقتصاد اروپا ارزش یورو تا حدود برابری با یکسان با دلار نیز پیش رفت. با آسیب دیدگی جدی اقتصاد آمریکا از بیماری کووید-۱۹ و کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو به حدود صفر درصد؛ دلار به شدت تضعیف شد و به رغم کاهش ارزش یورو، سقوط دلار آمریکا به کف دو ساله باعث تقویت یورو شد.
رابطه میان طلا و یورو
میتوان ادعا کرد که در میان قیمت طلا و ارزش یورو همواره رابطهای مثبت برقرار است. البته، نه به این معنا که همواره همبستگی قدرتمندی میان یورو و طلا وجود داشته است و تمامی اوجها و افولهای این دو به شکل معناداری با هم در رابطهاند. ما نمیتوانیم انکار کنیم که طلا به عنوان مهمترین پناهگاه امن سرمایه در هنگام تضعیف دلار عمل میکند و تضعیف ارزش دلار آمریکا مستقیما به تقویت ارزش بهای اونس طلا در بازارهای جهانی میانجامد که البته عکس آن نیز صادق است. از سوی دیگر بررسی رابطه میان ارزهای دیگر مانند یورو با دلار آمریکا نیز ما را به رابطه مشابهی میرساند.
به هر حال دلار همواره در بازار توسط سایر ارزها مانند یورو قیمت گذاری و ارزیابی میشود؛ مثلا تضعیف دلار منجر به تقویت یورو میشود، تقریبا مشابه آنچه برای طلا در برابر دلار رخ میدهد!
البته رابطه میان یورو و طلا به تا به این اندازه هم ساده و مکانیکی نیست و نمیتوان گفت شکلی از همبستگی کامل میان آنها وجود دارد. گاهی اوقات یورو و دلار همزمان مسیر یکسانی را در برابر طلا طی میکنند و هر دو به طور همزمان سودده یا زیانده میشوند. اما در اغلب اوقات تقویت طلا و یورو در برابر دلار در مقیاس و اندازهای کاملا مشابه رخ میدهد.
چرا یورو نتوانست جایگزین دلار در مبادلات جهانی شود؟
درست ۳۰ سال پیش، هنگامی که پدران یورو در کمیسیون اروپا طی گزارشهای خود از آینده درخشان واحد پولی مشترک اروپایی و پایان سلطه دلار بر اقتصاد جهان سخن میگفتند احتمالا فکرش را هم نمیکردند که واحد پولی با چنین ارزشی را بتوانند به مدت ۱۸ سال در نقطهای بالاتر از قیمت دلار آمریکا از نظر نرخ برابری ارزی به وجود آورند! البته در مقابل نیز مطمئنم نمیتوانستند حتی تصور این را هم بکنند که چنین ارز قدرتمندی نتواند جایگاه دلار در تجارت جهانی و در میان داراییها را حتی به چالش بکشد!
حقیقت اینجاست که یورو از بحرانهای زیادی رنج میبرد که بیشتر درونی هستند و کماکان شاید پرداختن به مسائل بیرونی رقابت این ارز با دلار را بی معنی میکند. یکی از مهمترین معایب این واحد پولی این است که یک بانک مرکزی مشترک و چند دولت مستقل بازیگران اصلی صحنه اقتصاد در حوزه پولی و سایر بخشها هستند که این امر طی سالهای اخیر و به خصوص پس از ظهور بحران بدهی یونان و اسپانیا معایب خود را بیشتر نشان داده است.
بدهکاری یونان به تنهایی هزینهای گزاف را بر تمام دیگر کشورهای این حوزه مالی تحمیل کرد، در حالی که مثلا آلمان و هلند در وضعیت بسیار مساعدی به سر میبردند؛ ارز مورد استفاده در کشورهایشان به مدت دوسال در اوج تلاطم نوسان و تضعیف پیاپی بود. مثلا نتیجه انتخابات در ایتالیا به تنهایی میتواند وضعیت این واحد پولی را در دیگر نقاط دیگر اروپا بحرانی کند؛ این در حالی است که احتمالا در سایر نقاط حوزه پولی یورو مشکلات اساسی سیاسی، اقتصادی و بحران حادی وجود ندارد!
از دیگر نکاتی که مانع از جایگزینی یورو با دلار در معادلات پولی جهان شده است، سیاستهای خاص آمریکا در رابطه با دلار میباشد که مطلقا با سیاست دولتهای اروپایی در تناقض است. تسلط دلار در صندوقهای ذخایر ارزی کشورهای مختلف و تجارت جهانی ناشی از ویژگیهای خاص سیستم پولی و مالی ایالات متحده آمریکا است که اروپاییها میلی به تقلید کردن از آنها ندارد. به طور مثال یکی از اولویتهای اصلی دولتاروپایی کاهش بدهیهای حاکمیتی است که با سیاستهای تسلطی ایالات متحده آمریکا درباره دلار در تضاد کامل قرار دارد. به همین دلایل اساسا یورو شانسی برای رقابت یا جایگزینی با دلار ندارد.